سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گرامی ترین عزّت، دانش است، زیرا با آنشناخت معاد و معاش به دست آید و خوارترین خواری، نادانی [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :4
کل بازدید :40116
تعداد کل یاداشته ها : 21
103/9/22
12:44 ص

میر حیدر عزیزی

تورکای حیل اوغلو

 سید‏بدل‏اوغلو میر‏حیدر عزیزی 1270‏ـ‏جی گونش ایلینده گونئی آذربایجانین خالخال اؤلکه‏سینین «سیدلر زیوه‏سی‏» (زاویه سادات) کندینده آنادان اولموشدور‏.

ایلک تحصیلاتینی روحانی مکتبینده باشلایارکن‏، گرگین دوروملا اوزلشمگ مجبوریتینده تحصیلین داوام ائده بیلمه‏ییب، خالخالدان چیخماق مجبوریتینه اوزلشیر‏.

1289 ـ جی ایلده بؤیوک قارداشی سید‏مدد عزیزی ایله بیرلیکده صنایع مرکزلرینده ایشلمگه باشلاییب نهایت 1291 ـ جی ایلده وطن عشقی‏ایله چیرپینان اورک آنا یوردوندان اوزاق قالماغا دؤزه‏ بیلمه‏ییب بیر داها خالخالا قاییدیب، اکینچیلیک ایشلرینه مشغول اولموشودور.

میر‏حیدر عزیزی 1296 ـ جی ایلینده « عدالت » فیرقه‏سیله تانیش اولارکن، بو فیرقه‏یه گیرمکله رسمی اولاراق اینقالبی فعالیتلره اوز گتیردیلر‏. بو شهیدین اینقیلابی و آزاد‏لیق حرکاتینا جلب اولونماسیندا گؤرکملی اینقلابی حرکات خادمی رحمتلیک سید‏جعفر جوادزاده‏نین بؤیوک تأثیری اولموشدور‏.

صنایع مرکزلرینده‏، کارگر محیطینده اولماق‏، بئله محیطلرین پیس وضعیتلرین یاخیندان گؤروب و تجروبه‏لی اینقیلاب خادیملریله اؤزللیکله سید‏جعفر‏له تانیشلیقی میر‏حیدر عزیزی‏نین سیاسی شعورونون فورمالاشماسیندا بؤیوک رولو اولا بیلمیشدیر‏.

1321‏ـ‏جی ایلده توده حزبینین خالخال بؤلومونون أن چالیشقان اؤیه‏لریندن اولوب و نهایت 1324‏ـ‏جی ایلده آذربایجان دموکرات فیرقه‏سی قورولارکن توده حزبینی باشقا اؤیه‏لری کیمی بو حرکتی آذربایجان میلی منافع‏لرینه داها اویغون گؤروب بو آزادلیق و دموکرات حرکته قاتیلیر‏.

رحمتلیک پیشه‏ورینین تاپیشیریغی ایله تبریزه گئدیب، مجلس سئچگی‏لرینین 14‏ـ‏جی دوورونده جیدی صورتده فعالیت گوستریر‏. آذربایجان میلی حوکومتی قورولارکن بو حوکومتین ایصلاحات تدبیرلرینی حیاتا کئچیریلمه‏سینده باجاردیقدا چالیشیب و بو فیرقه‏نین مرام و آماجینی آچیغلاییب‏، نهضتین غلبه‏سینده اونون بیر فدایی باشچی‏سی کیمی‏ خیدمتلری نظره آلیناراق میلی حوکومت تکلیفی اساسیندا میلی مجلس طرفیندن 21 آذر میدالی‏له تلطیف اولونور‏.

شهید‏عزیزی‏، خلق ایشینه صداقتلی و باجاریغا چالیشما نتیجه‏سینله خالخال شهرستانینین خورش روستم و شاهرود اؤلکه‏لرینین اؤلکه باشقانی‏(‏بخشداری‏)‏نی قبول ائدرکن معین زاماندا بو اؤلکه لرین فدایی دسته‏لرینه باشچیلیق ائدیر‏.

شاهرودا ایرج‏خان و خورش روستم‏ده اکرم‏خان ایله ووروشماقدا اؤنجول اولاراق‏، فعال صورتده ایشتیراک ائدیب، خالقین اله گتیردیگی نائلیت‏لری ها‏بئله اؤلکه‏نین امنیت و آسایشینی قورماقلا، میلی حوکومت هدفلرینی قاباق آپارماقدا چوخ اؤنملی ائتگی بوراخیر‏.

1325‏ـ‏جی ایلده ایرتجاع قوشونلارینین میللتی آنلادیب زنگانا آذوقه یئتیرمک بهانه‏سیله بو اؤلکه توپ و تفنگ توکوب، بوتون قاباغا گلنلری اؤلدورمگه باشلاماق خبرینی آلارکن، تبریزدن خالخالا قایییدیر‏. ایرتجاعی‏لرین خالخالا گیرمکدن قاباغینی آلماق ایسته‏ییر و او اؤز فدایی‏لریله بیرلیکده ییرتیجی و قان‏ایچن پهلوی عسگرلرینین قاباغیندا سون گولـله‏سینه‏قدر دؤزوب و نهایت 43 فدایی‏لریله موحاصیریه آلینیب شیدتلی ووروشمادان سونرا، یولداشلار‏ینین چوخو شهید اولوب و اؤزیله بیر نئچه یولداشلاری توتولورلار‏. رحیمسیز و دؤزومسوز ایشکنجه‏لردن سونرا خورش روستم بؤلگه‏سینین مرکزی، هئیشئیین شهرینه گتیریلیب گوله‏له‏مک تصمیمی توتولور. گوله‏له‏مک زامانی اونون قولونو باغلاییب اوزونو دووارا ساری چئویرمگی ایسته ییرلر « من همیشه دوشمنله اوز‏ ـ‏ اوزه ووروشموشام » سؤزو جاواب دئیرکن سؤزونو سونا چاتماغینا آمال وئرمه‏دن اونا آتیش آچیرلار‏.

شهید میر‏حیدر‏عزیز منحوس و سوی‏سئور (‏نژادپرست‏) پهلوی رژیمینین قولدور دسته‏لری طرفیندن فیزیکی جهتدن محو‏ ائدیلسه‏ده او‏، اؤلمه‏میشدیر‏. اونون آذربایجان 21 آذر حرکاتیندا خیدمت‏لری و عزیز خاطیره‏سی فداییلریمیزین‏، آزادلیق اوغروندا او و وروشانلارین کؤنلونده ابدی یاشایاجاقدیر‏.

 نوشته شده توسط جلالی


  
  

هرکه دارد هوس امریکا بسم?الله
باطلاع برادران و خواهران عزیز میرساند نظر به مذاکره قریب الوقوع بین ایران و امریکا و باز شدن راه امریکای معلی? کاروان زیارتی حاج ماشالله از شما شیفتگان و عاشقان آن دیار ثبت نام بعمل می?آورد.

برنامه سفر:
- حرکت از مصلی تهران با اتوبوس?های میهن?تور و عبور از کشورهای ترکیه? بلغارستان? رومانی? مجارستان? اتریش ایتالیا? فرانسه? کشور اقیانوس اطلس ? کانادا و بالاخره به امریکا خواهیم رسید.
( برادران و خواهران عزیز توجه داشته باشند برای اینکه از اتوبوس جا نمانند? لااقل از یک شب قبل کنار پیاده رو حاضر باشند. این کاروان هیچ مسئولیتی در قبال جا مانده?ها ندارد)
-لوازم سفر
بغیر از لوازم شخصی ? آوردن زیرانداز? پتو? قابلمه? گاز پیک نیک? کاسه و بشقاب و مقدرای برنج و حبوبات و مواد خوراکی الزامی است. آوردن کتاب دعا و تسبیج و جانماز و قبله نما فراموش نشود. آوردن قالیچه و پسته و زعفران برای فروش در دیار غربت اشکالی ندارد بشرطی که حجم آن بیشتر از بار یک کامیون نباشد.
- به محض مشرف شدن به ایالات متحده? همه برادران و خواهران کاروان جلو صحن مطهر کاخ سفید اجتماع خواهیم کرد و دعای ندبه خواهیم خواند و در آخر شعارهای مرگ بر امریکا سرخواهیم داد.
- زیارت اماکن متبرکه نظیر خرابه?های لاس وگاس? دیسنی?لند هالیوود و دیدار با مداحان لوس?آنجلس? از دیگر برنامه?های این سفر زیارتی هستند.
- برای اسکان شما زوار عزیز هتل کارتن درنظر گرفته شده که هتلی است پر ستاره و خودمونی که توی یک پارک سرسبز و با صفا واقع شده است.

کاروان زیارتی حاج ماشااله و شرکاء


  
  

والا دفعه‌های قبلی اینطوری نبود. از آزمایش و این حرفها خبری نبود به خدا! ولی اینبار گفتن تا اسم آقا داماد رو صدا کردیم باید بره آزمایش ادرار و خون و غیره بده!

روی صندلی نشستم و منتظر موندم برای آزمایش اعتیاد. یه آقای قدبلند و لاغر مردنی که انگار‍ تازه از سر منقل پاشده و اومده که آزمایش اعتیاد بده، یه گالن آب گرفته بود دستش و قٌـلـٌپ قـٌلـٌپ میرفت بالا، از اینور به اونور سالن قدم میزد و زیر لب غر میزد که ای بابا! هرچی آب میخوریم "نمیاد که نمیاد"‌!

بعد از ده دقیقه‌ صدام کردن و من هم رفتم به سوی "دستشویی برادران". آقای "مسئول نظارت بر امور جیش(!)" اونجا روی چهارپایه نشسته بود. تا من رو دید لبخندی زد و گفت: " آقای داماد! مبارک باشه ایشالله!". بوی تند دستشوئی داشت خفه‌ام میکرد. به زور لبخندی زدم و تشکر کردم. یه لیوان یکبار مصرف (خالی) بهم تعارف کرد تا پر تحویلش بدم! زیر چشمی‌ نگاهی کرد و گفت: "شیرینی ما هم فراموش نشه!"‌. یه دستم لیوان و سایر مخلفات(!) بود، با اون یکی دستم 500 تومن از جیبم درآوردم و به طرف دادم.

بعد گفتن صداتون میکنیم برای آزمایش خون. صدام که کردن، رفتم توی یه اتاق دیگه. خانوم دکتر لبخندی زد و گفت: "به‌به! چه آقا دوماد خوش‌تیپی! مبارک باشه!". سوزن آمپول رو تا اونجا که میرفت فرو کرد توی رگ من بدبخت و گفت:" البته شیرینی ما فراموش نشه‌ها!"‌. یه دستم به پنبه الکل روی بازوم بود، با اون یکی دستم 500 تومن از جیبم درآوردم و به خانوم دکتره دادم.

از اتاق آزمایش خون که اومدم بیرون همون آقا لاغره رو دیدم که داشت با مسئولین اونجا جر و بحث میکرد که: "آقا باور بفرمائید هرچی آب میخورم نمیاد! میشه من برم فردا بیام برای آزمایش"؟؟

گفتن کلاس معارفه و آموزش قبل از ازدواج تشکیل میشه، باید بریم دو تا کتاب تهیه کنیم و بریم سر کلاس تا آموزش ببینیم! یه خانومه بود که کتابهای درسی(!) رو توزیع میکرد، لبخندی زد و گفت: "مبارک باشه آقای دوماد!"‌. دو تا کتاب آموزشی رو بهم داد و گفت: "البته شیرینی ما هم فراموش نشه!". یه دستم به کتابها بود، با دست اون یکی دستم 500 تومن از جیبم درآوردم و به دختره دادم.

همراه با بقیه آقا دومادها سر کلاس توجیهی که رفتیم، آقای دکتر با یه فیلم ویدئویی وارد اتاق شد. گفت آقایون دومادها خسته نباشید! یه سری آموزشهای قبل از ازدواج هست، البه شماها ماشالله همتون خودتون واردین!، یه جعبه هم اونجا رو اون میزه، شیرینی هاتون فراموش نشه!!" ، فیلم رو گذاشتو و خودش بدو بدو از اتاق خارج شد!

و اما این فیلم خودش ماجرائی داشت! اولش که از همون اولین روز خلقت شروع کرد!:

"..و خداوند زمین را از دو جنس نر و ماده آفرید..."!

دو تا مرغابی نشون داد که احتمالا نر و ماده بودن و توی ‌برکه داشتن با هم شنا میکردن. دو تا میمون نشون داد که توی جنگل از این شاخه به اون شاخه می‌پریدن و جیغ جیغ میکردن! یه روباه نشون داد با دوتا بچه روباه که باباشون احتمالا رفته بود اداره‌(!) یا دنبال شکار یه لقمه نون حلال برای زن و بچه‌اش. دو تا مرغ عشق نشون داد که داشتن نوکهاشون رو به هم میمالیدن و درگوش هم شماره تلفن رد و بدل میکردن و منکرات انداخته بودشون تو قفس! خلاصه یه 5 دقیقه‌ای رازبقا نشون داد، بعد یهو دوربین یه شات گرفت از میدون امام حسین و صف اتوبوس خط تهرانپارس و برادران و خواهرانی که غیورانه مثل مور و ملخ (همون راز بقاهه!)‌ توی همدیگه میلولیدن! خلاصه دیگه کاملا بهمون ثابت شد که زمین از دو جنس نر و ماده آفریده شده!

بعد یه آقا دکتر مهربونی رو نشون داد که اومده بود و توصیه‌های ایمنی میداد! میگفت میخواین زنتون رو ماچ کنین سعی کنین قبلش حموم برین که تنتون بوی عرق نده، دندوناتون رو مسواک بزنین، موهاتون رو قشنگ شونه کنید. گفت خانومها هم باید یاد بگیرن که تا شوهرشون میاد خونه آب دستشونه بزارن زمین و برن یه لیوان آب خنک برای شوهرشون بیارن! لباس آراسته بپوشن و با آغوشی باز از همسرشون پذیرایی کنن. یه آقای روحانی هم نشون داد که اومد و اون هم همین رو گفت. گفت که اگر خانوم خانه "با آغوش باز" باشد این از هر عبادتی بهتره. بعد باز دوباره آقای دکتر اومد که بگه مسواک نشه فراموش! بعد گفت: اگه شوهر اومد خونه و دید زنش حال نداره که برن خونه آقا ناصر اینها، بنده خدا رو زور نکنه که پاشو بریم پاشو بریم. بعد گفت که باید به همسر خود احترام بگذاریم و براشون گل بخریم و از زحمات و زرشک پلوهائی که برای ما می‌پزن تشکر کنیم. بعد دوباره آقای روحانی اومدن و گفتند که: آن روزِی که رفتار شوهر با همسر از روی مهر و محبت نباشد، همانا آنروز بر زن و شوهر حرام است. به همسران خود احترام بگذازید همانگونه که امام حسین به همسر خویش احترام عمیق میگذاشتند."

بعد بهمون یاد دادن که چگونه سر صحبت را آغاز کنیم! یک نمایش نشون دادن با یک آهنگ زمینه رومانتیک. یه میز گرد بود یه دختره اونطرف نشسته بود، یه پسره از این طرف اومد با یه شاخه گل رز! شاخه گل رو گذاشت روی میز و اینطرف میز نشست. بعد هر دوتاشون خندیدن و عشوه اومدن! لبهاشون تکون میخورد (یعنی داشتن با هم حرف میزدن!)‌ آهنگ رومانتیک هنوز بود! بعد تصویر آروم آروم رفت و دوباره اومد. اینبار میز هنوز بود، گل هنوز بود، آهنگ رومانتیک هنوز بود، ولی اینور و اونور میز کسی نبود!!! بعد دوباره آقای روحانی اومد و گفت: دیدین بهتون گفتم با همسر خود مهربون باشین بد نمی‌بینین؟؟!" خلاصه کلی آموزش دیدیم، با چیزهای دیگه!

و ما از اون به بعد در کنار همسرمون به خوبی و خوشی زندگی کردیم!

انشالله خدا نصیب همه کنه که ازدواج کنن! هیچی نداشته باشه، حداقل این حسن رو داره که میرین سر این کلاسها و یه خورده میخندین!


  
  

بله! معروفترین گوزوی جهان یک فرانسوی است بنام لوپتومین که در اوایل قرن 20 نمایش اجرا می کرد. این آقای هنرمند می توانست با مقعد آب هورت بکشد. در نمایشها لوپتومین در یک ظرف آب می نشست و تمام آبها را از مقعد بالا می کشید و بعد مثل شلنگ آتش نشانی با قدرت بیرون می پاشید. کار دیگرش این بود که هوا را از مقعد به درون می کشید و بعد به صورت موزیکال بیرون می داد و یا صدای پرنده ها و حیوانات دیگر را در می آورد.

چند نکته دیگر:
1- بوی چس حیوانات گوشتخوار مثل سگ و گربه خیلی بد است.

2- سگها از بوی چس آدم خوششان می آید و برای همین دنبال سر آدمهایی که چسیده اند راه می افتند تا لذت ببرند.

3- قهرمان گوز در میان حیوانات موریانه است (بخاطر رژیم چوب) و به گفته دانشمندان به خاطر بالا بودن تعداد این حشرات، گوز موریانه ها یکی از عوامل تاثیرگذار بر گرم شدن جو زمین است.

4- گاز متان حاصل ازگوز و آروغ گاوها و گوسفندان (و سایر نشخوارکنندگان) هم از عوامل گرمازا و آلوده کننده جو زمین است. برای همین دانشمندان ژنتیک نیوزیلند مشغول یافتن راهی برای تولید گاو و گوسفندهایی هستند که متان تولید نکنند. گوز نشخوار کنندگان بی بو است ولی نسبت به انسان بسیار پر صداتر و طولانی تر است.

5- اگر در یک محیط کوچک و سربسته (مثل آسانسور یا زیر لحاف) زیاد بچسید، ممکن است دچار سرگیجه شوید (بخاطر کمبود اکسیژن و بالا بودن میزان گازهایی مثل متان و دی اکسید کربن) ولی مطمئن باشید خفه نخواهید شد


  
  
گلستان سعدی
(حکایت 29 – باب دوم: در اخلاق درویشان)
یکی از بزرگان را بادی مخالف در شکم پیچیدن گرفت و طاقت ضبط آن نداشت و بی‌اختیار از او صادر شد. گفت: ای دوستان! مرا در آنچه کردم اختیاری نبود و بَزَهی بر من ننوشتند، و راحتی به وجود من رسید، شما هم به کرم معذور دارید.
شکم زندان باد است ای خردمند ندارد هیچ عاقل باد در بند
چو باد اندر شکم پیچید فروهل که باد اندر شکم بارست بر دل کتاب زهرالربیع نوشته شیخ نعمت الله جزایری از مجتهدین دوران صفویه
باد پربرکت‌
مردی‌ در مجلس‌ حجاج‌ نشسته‌ بود و ناگهان‌ بادی‌ از او خارج‌ شد و بسیار شرمگین‌ شد. حجاج‌ برای‌ آنکه‌ خجالت‌ او را از میان‌ ببرد گفت‌: تو دیگر مالیات‌ نده‌ و بعد به‌ او گفت‌: اگر چیز دیگری‌ می‌خواهی‌، بگو تا برآورده‌ کنم‌. در همین‌ وقت‌ غلام‌ عربی‌ را نزد حجاج‌ آورده‌ بودند و او قصد کشتن‌ او را داشت‌، مرد از حجاج‌ خواست‌ غلام‌ را به‌ او ببخشد و حجاج‌ هم‌ پذیرفت‌. غلام‌ که‌ از مرگ‌ نجات‌ یافته‌ بود به‌ دنبال‌ مرد می‌رفت‌ و پشت‌ او را می‌بوسید و می‌گفت‌: قربان‌ فلان‌ جایت‌ بروم‌ که‌ آزادی‌ مردم‌ در گرو باد توست‌.
گوز عربی‌
مردی‌ از سوریه‌ با دوستش‌ به‌ اصفهان‌ رفت‌. روزی‌ به‌ حمام‌ رفتند و در حمام‌ گوزید. دوستش‌ گفت‌: آبروی‌ ما را بردی‌. مرد گفت‌: نگران‌ نباش‌ ما عرب‌زبانیم‌ و اینان‌ فارس‌زبان‌، گوز ما را که‌ به‌ عربی‌ است‌ نمی‌فهمند.
باد بدیع‌
روزی‌ بدیع‌ همدانی‌ به‌ دیدن‌ صاحب‌بن‌ عباد آمده‌ بود. صاحب‌ او را پهلوی‌ خودش‌ بر سر تخت‌ نشاند. در همین‌ موقع‌ بادی‌ از بدیع‌ صادر شد. خجالت‌ کشید و گفت‌: آواز تخت‌ بود.
صاحب‌بن‌ عباد گفت‌: آواز تخت‌ نبود، آواز تحت‌ بود.
خانه‌ای‌ در بهشت‌
فقیری‌ در مسجد خوابیده‌ بود. دچار قولنج‌ شد و شکمش‌ به‌ شدت‌ درد می‌کرد. تا آنجا که‌ از درد می‌نالید و به‌ زمین‌ می‌غلطید. فریاد می‌کرد و هر کار می‌کرد تا بادی‌ از او صادر شود تا کمی‌ راحت‌ بشود افاقه‌ نمی‌کرد. تا آخر که‌ دست‌ به‌ دعا برداشته‌ بود و دایم‌ می‌گفت‌: خدایا! بادی‌ برسان‌! خدایا! گوزی‌ برسان‌.
چون‌ نزدیک‌ صبح‌ شد حالش‌ بهتر نشد و تقریباً در حال‌ مرگ‌ بود. دوستانش‌ هم‌ ایستاده‌ بودند و شاهد مرگ‌ او بودند. فقیر دایماً دعا می‌کرد و می‌گفت‌: خدایا مرا از جهنم‌ نجات‌ بده‌، خدایا بهشت‌ را نصیب‌ من‌ کن‌، خدایا به‌ من‌ خانه‌ای‌ در بهشت‌ بده‌.
رفیقی‌ که‌ همانجا شاهد بود، گفت‌: مرد حسابی‌! تو از خدا گوز خواستی‌ به‌ تو نداد، چطور به‌ تو بهشت‌ می‌دهد؟
خفه‌ شو
شخصی‌ در برابر حجاج‌ ایستاده‌ بود و می‌خواست‌ درخواست‌ خود را بگوید، امّا مضطرب‌ شد و از فرط‌ دستپاچگی‌ گوزید: نگاهی‌ به‌ پشتش‌ کرد و دستی‌ بر آن‌ زد و گفت‌: یا تو ساکت‌ شو من‌ مطلب‌ را خدمت‌ ایشان‌ بگویم‌، یا من‌ خفه‌ می‌شوم‌ تو زر بزن‌.
امین‌ حکومت‌
شخصی‌ نزد معاویه‌ نشسته‌ بود. ناگهان‌ بادی‌ از او صادر شد. به‌ معاویه‌ التماس‌ می‌کرد که‌ آن‌ را از مردم‌ پنهان‌ کند. وقتی‌ مردم‌ جمع‌ شدند، معاویه‌ به‌ آنها گفت‌: بدانید که‌ این‌ مرد گوزید.
آن‌ مرد گفت‌: ببینید! کسی‌ که‌ محرم‌ گوز مردم‌ نباشد، چگونه‌ امین‌ حکومت‌ است‌؟
شاه‌ چگونه‌ وضو نگه‌ دارد
احمد جوهری‌ نقل‌ کرده‌ است‌ که‌:
چون‌ شاه‌ عباس‌ به‌ جنگ‌ روم‌ رفت‌ و لشکریان‌ طرفین‌ صف‌ کشیدند، شاه‌ عباس‌ هراسان‌ و مضطرب‌ شد و ترسید. به‌ شیخ‌ بهایی‌ گفت‌: چه‌ کنم‌؟ شیخ‌ گفت‌: راه‌ تدبیر بسته‌ شده‌، پناهی‌ جز خدا نیست‌. باید وضو بگیری‌ و دو رکعت‌ نماز بخوانی‌ و دعا کنی‌ تا پیروز شوی‌.
کل‌ عنایت‌ در همانجا حاضر بود، گفت‌: یا شیخ‌! شاه‌ از ترس‌ گوز به‌ کونش‌ بند نمی‌شود، چطور می‌تواند وضو نگاه‌ بدارد که‌ نماز بخواند.
کتاب لطائف الطوائف از مهم ترین آثار طنز زبان فارسی است. این کتاب در قرن دهم توسط مولانا فخرالدین علی صفی نوشته یا به عبارتی گردآوری شده است.
باد مرد بدبخت‌
مردی‌ خوشبخت‌ دچار بدبختی‌ شد، در دوران‌ بدبختی‌، عطسه‌ای‌ زد، عده‌ای‌ که‌ نزدیک‌ او بودند فکر کردند که‌ بادی‌ از او خارج‌ شده‌ است‌. به‌ او فحش‌ و ناسزا گفتند، خودش‌ خندید و گفت‌: عجب‌ روزگاری‌ است‌. در ایام‌ خوشبختی‌ اگر بادی‌ از من‌ خارج‌ می‌شد، مردم‌ آن‌ را عطسه‌ به‌ حساب‌ می‌آوردند و رحمت‌الله‌ می‌گفتند و حال‌ که‌ در بدبختی‌ به‌ سر می‌برم‌، عطسة‌ مرا باد می‌دانند و لعنت‌الله‌ می‌گویند.

  
  
خدمات حکومت ملی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری گویای جایگاه والای این حکومت در تاریخ نوین آذربایجان است. اصلاحات ارضی و تقسیم زمینها در بین کشاورزان، برابری حقوق زنان با مردان، خدمات عظیم اجتماعی، تاسیس مدارس و استفاده از زبان ترکی به عنوان زبان رسمی آذربایجان، تاسیس دانشگاه تبریز، تاسیس رادیو تبریز و دهها خدمات دیگر که در طول مدت یکساله حکومت ملی به انجام رسید برای همیشه الهام بخش مبارزات مردم آذربایجان وترکان ایران خواهد بود. سیدجعفر جوادزاده که بعدها به پیشه‏ورى معروف شد، در حدود سال 1272 خورشیدى / 1893 میلادى در سیدلر زیوه‏سى (زاویه سادات) یکى از روستاهاى خلخال آذربایجان به دنیا آمد. در 12 سالگى همراه با خانواده‏اش، همانند هزاران خانواده دستخوش تنگناهاى گوناگون اقتصادى و اجتماعى به آن سوى ارس مهاجرت کرد و در باکو رحل اقامت افکند. وى که آموزش خواندن و نوشتن را در زادگاه خود شروع کرده بود، ضمن فراشى در مدرسه روستاى بلبله واقع در شبه جزیره آبشرون، به تحصیل خود نیز ادامه داد. پس از آن هم در روستاى خیردالانِ همان‏جا مدرسه‏اى باز کرده، مشغول تدریس شد. بعد از مدتى وارد دارالمعلمین باکو شده، پس از به پایان رساندن دوره آن‏جا، در مدرسه اتحاد ایرانیان باکو، که در سال 1907 به ابتکار حزب اجتماعیون ...

  
  

نیم نگاهی به فهرست کشورهای پیشرفته صنعتی و مبتنی بر دمکراسی و آزادی در جهان امروز نشانگر این است که اکثریت قریب به اتفاق این کشورها دارای پس زمینه فرهنگی و دینی اروپایی- مسیحی هستند. حتی با قدری تامل میان این طیف وسیع از مردم جهان آشکار می‌شود که در میان اروپاییان، اروپای غربی و امریکای شمالی از یکسو و در بین میحیان نیز عمدتا پروتستان‌ها و کاتولیک‌ها در این جرگه قرار دارند. به بیان دیگر بخش توسعه نیافته این بخش از حوزه تمدنی، عبارت از مردمان ارتدوکس عمدتا شرقی و پیش از این کمونیست هستند.

علاوه بر این و از منظری دیگر درمیان مجموعه وسیع ادیان و حوزه‌های تمدنی دنیای امروز از مسیحی کاتولیک، پروتستان و ارتدکس؛ تا مسلمان سنی، شیعی و وهابی؛ و حوزه کنفوسینی تا بودا؛ و از یهود تا برهمن و...، عمده نهادها و نمادهای توسعه و صنعت، فناوری و نوآوری، علم و حلم، مدارا و مراعا، آزادی و آبادی، دمکراسی یا مردمسالاری و انسان سالاری همگی در دنیایی انباشته و مرکزیت یافته‌اند که دو حوزه تمدنی مهم از آن محرومند: اسلام و مسیحیت ارتدکس!

از سوی دیگر از بین کشورهای اسلامی نیز از شرق آسیا، خاور میانه تا آفریقا، عمدتا کشورهایی از گردونه سعادت دنیوی دور افتاده‌اند که بیشترین حجم مردم آنان را مسلمانان تشکیل می‌دهند. بدین معنا که ممالکی مانند هند و مالزی با وجود سکونت تعداد زیادی مسلمان در این دو، مسلمانان دارای اکثریت نیستند و لذا اندیشه و فرهنگ اسلامی نقش تعیین کننده‌ای در این ممالک ایفا نمی‌کند. بیش از 50 کشور اسلامی در جهان وجود داردکه اکثریت قریب به اتفاق آنان دارای ساختارهای کهن اقتصادی و اجتماعی‌اند و هنوز از مهمترین کانون‌های جهانی در تضییع حقوق بشر بشمار می‌روند." آرند لیفارت (Arend Lifart,2000) در الگوی دمکراسی خود 36 کشور را فهرست می‌کند که در طول 20 سال گذشته بسوی دمکراسی ثابت گام نهاده‌اند. در این میان فقط 5 کشور در آسیا و افریقا قراردارند (بوتسوانا، هند، اسرائیل، ژاپن، و ماریتوس) ولی هیچیک از آنها دارای اکثریت اسلامی نیستند (هرچند که هند دارای بیش از 100 میلیون مسلمان است).

در گزارشی که راین تاگیرا (Rein Tagira,2002) در زمینه "چشم انداز‌های دمکراسی در کشورهای اسلامی" منتشر ساخته است می‌نویسد امروزه هیچ کشور دمکراتیکی در بین ممالک اسلامی وجود ندارد. او در یک مقایسه گسترده میان کشورهای به دمکراسی روی آورده در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم و بویژه پس از فروپاشی شوروی و بلوک سیاسی- نظامی شرق چنین تحلیل می‌کند که الگوی حرکت بسوی دمکراسی و جنبش دمکراسی خواهی روبه گسترش است." درسال 1928 دمکراسی بعنوان خصوصیت عمده فرهنگ پروتستانتیزم شناخنه می‌شد. سراسر اروپای پروتستان از انگلستان، هلند و سوئیس گرفته تا لتوانی، استونی و فنلاند، همگی دمکراتیک بودند، در حالیکه در بین کشورهای کاتولیک فقط کشورهای بلژیک، فرانسه و چکسلواکی وجود داشت. البته در سال 1935 زمانی که آلمان پروتستان از دمکراسی روی برگرداند از سوی استونی، لتوانی و لهستان و لیتوانی دنبال شد. ولی همچنان منطقه وسیعی از کشورهای پروتستان در حوزه دمکراسی ماندند. در آن سالها دغدغه مهم چگونگی گسترش دمکراسی در ممالک کاتولیک بود. امروزه این تصویر دگرگون شده است. دمکراسی در دنیای امروز طیف گسترده‌ای از مما


  
  
   1   2      >